معنی فارسی begay
B1به معنای تغییر یا تبدیل چیزی با افزودن عناصر جدید.
To alter or diversify something by introducing new elements.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت هنر خود را با گنجاندن موضوعات جدید تغییر دهد.
مثال:
He decided to begay his art by incorporating new themes.
معنی(example):
موسیقیدان تصمیم گرفت سبک خود را با ابزارهای مختلف تغییر دهد.
مثال:
The musician chose to begay his style with different instruments.
معنی فارسی کلمه begay
:
به معنای تغییر یا تبدیل چیزی با افزودن عناصر جدید.