معنی فارسی beggar-my-neighbour
B1بازی کارتی که در آن بازیکنان سعی میکنند کارتهای حریف را جمع کنند و در نهایت همه کارتها به نفر برنده میرسد.
A card game where players try to collect cards from opponents.
- noun
noun
معنی(noun):
A card game for two players in which the object is to win all of the other player's cards.
example
معنی(example):
در بازی «بزن همسایهام»، بازیکنان به نوبت کارت میکشند.
مثال:
In the game of beggar-my-neighbour, players take turns drawing cards.
معنی(example):
ما دیروز در پیکنیک بازی «بزن همسایهام» کردیم.
مثال:
We played beggar-my-neighbour at the picnic yesterday.
معنی فارسی کلمه beggar-my-neighbour
:
بازی کارتی که در آن بازیکنان سعی میکنند کارتهای حریف را جمع کنند و در نهایت همه کارتها به نفر برنده میرسد.