معنی فارسی beggaress
B1گدای زن، زنی که برای دریافت کمک مالی یا حمایت از دیگران درخواست میکند.
A female beggar who asks for money or assistance.
- NOUN
example
معنی(example):
گدای زن با فرزندش به آرامی نشسته بود.
مثال:
The beggaress sat quietly with her child.
معنی(example):
یک گدای زن معمولاً با مشکلاتی در جامعه روبرو است.
مثال:
A beggaress often faces hardships in society.
معنی فارسی کلمه beggaress
:
گدای زن، زنی که برای دریافت کمک مالی یا حمایت از دیگران درخواست میکند.