معنی فارسی beggarwise
B1حالت یا روشی از رفتار که مشابه با یک beggar است، معمولاً نشاندهنده نیاز و تقاضا است.
In a manner characteristic of a beggar
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت beggarwise راه میرفت و به زمین نگاه میکرد.
مثال:
He walked beggarwise, looking down at the ground.
معنی(example):
او به صورت beggarwise صحبت کرد و صدایش آرام و درخواستکننده بود.
مثال:
She spoke beggarwise, her voice quiet and pleading.
معنی فارسی کلمه beggarwise
:
حالت یا روشی از رفتار که مشابه با یک beggar است، معمولاً نشاندهنده نیاز و تقاضا است.