معنی فارسی beggingwise
B1به صورت مرتبط با التماس یا خواهش، معمولاً برای جلب توجه یا کمک.
In a manner related to begging, often used to describe a pleading look or tone.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور التماسآمیز صحبت کرد و سعی در جلب همدردی او داشت.
مثال:
He spoke beggingwise, trying to get her sympathy.
معنی(example):
سگ کوچک به طور التماسآمیز نگاه کرد و امیدوار به دریافت یک خوراکی بود.
مثال:
The puppy looked beggingwise, hoping for a treat.
معنی فارسی کلمه beggingwise
:
به صورت مرتبط با التماس یا خواهش، معمولاً برای جلب توجه یا کمک.