معنی فارسی begift

B1

بخشیدن یا اهدا کردن چیزی به کسی، به ویژه به عنوان نشانه‌ای از سخاوت.

To give something, especially as an act of kindness or generosity.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند لباس‌های قدیمی خود را به خیریه ببخشند.

مثال:

They decided to begift their old clothes to charity.

معنی(example):

او تصمیم گرفت اسباب‌بازی محبوبش را به یک کودک محروم ببخشد.

مثال:

He chose to begift his favorite toy to a less fortunate child.

معنی فارسی کلمه begift

: معنی begift به فارسی

بخشیدن یا اهدا کردن چیزی به کسی، به ویژه به عنوان نشانه‌ای از سخاوت.