معنی فارسی begild
B1به عنوان یک فعل به معنای زینت بخشیدن یا پوشاندن با طلا به کار میرود.
To cover or embellish with gold; to adorn with a golden appearance.
- VERB
example
معنی(example):
آنها میخواستند خانهشان را با تزئینات طلایی زینت دهند.
مثال:
They wanted to begild their home with golden decorations.
معنی(example):
هنرمند تصمیم گرفت حاشیههای نقاشی را طلاکاری کند.
مثال:
The artist decided to begild the edges of the painting.
معنی فارسی کلمه begild
:
به عنوان یک فعل به معنای زینت بخشیدن یا پوشاندن با طلا به کار میرود.