معنی فارسی beholdable

B2

قابل مشاهده، چیزی که می‌توان دید و از آن لذت برد.

Capable of being seen; visible; worthy of being looked at or observed.

example
معنی(example):

غروب خورشید واقعاً از بالای کوه قابل تماشا است.

مثال:

The sunset is truly beholdable from the mountain top.

معنی(example):

این اثر هنری در سالن اصلی موزه قابل مشاهده است.

مثال:

This artwork is beholdable in the museum's main hall.

معنی فارسی کلمه beholdable

: معنی beholdable به فارسی

قابل مشاهده، چیزی که می‌توان دید و از آن لذت برد.