معنی فارسی behoney

A2

عسل، یک ماده شیرین طبیعی که به‌طور معمول استفاده می‌شود.

Honey; a natural sweet substance produced by bees.

example
معنی(example):

او برای شیرینی، مقداری عسل به چای خود اضافه کرد.

مثال:

She added behoney to her tea for sweetness.

معنی(example):

عسل یک شیرین‌کننده طبیعی است که بسیاری از آن لذت می‌برند.

مثال:

Behoney is a natural sweetener that many enjoy.

معنی فارسی کلمه behoney

: معنی behoney به فارسی

عسل، یک ماده شیرین طبیعی که به‌طور معمول استفاده می‌شود.