معنی فارسی behoovefully

B1

به معنای به طور ضروری یا شایسته، به طریقی که قابل قبولی باشد.

In a manner that is appropriate or proper; in a necessary way.

example
معنی(example):

او با کمک به دوستانش به طور شایسته‌ای عمل کرد.

مثال:

He acted behoovefully by helping his friends.

معنی(example):

او به شکلی شایسته به مشکلات پرداخت.

مثال:

She spoke behoovefully to address the issues.

معنی فارسی کلمه behoovefully

: معنی behoovefully به فارسی

به معنای به طور ضروری یا شایسته، به طریقی که قابل قبولی باشد.