معنی فارسی behowl
B1زوزه کشیدن، بیان احساسات با صدای بلند و نگران کننده.
To cry out or howl loudly, especially in distress or grief.
- VERB
example
معنی(example):
گرگ هر شب به درگاه ماه زوزه میکشید.
مثال:
The wolf would behowl at the moon each night.
معنی(example):
وقتی تنها میماند، در احساس ناخوشایند زوزه میکشید.
مثال:
When left alone, she would behowl in distress.
معنی فارسی کلمه behowl
:
زوزه کشیدن، بیان احساسات با صدای بلند و نگران کننده.