معنی فارسی bejezebel

B2

زنی با رفتارهای فریبنده و دستکاری‌کننده، مشابه شخصیت تاریخی یزابل.

A woman characterized by seductive and manipulative traits.

example
معنی(example):

شخصیت داستان به خاطر شیوه‌های دستکاری‌اش به عنوان بی‌گهیبل نامیده شد.

مثال:

The character in the novel was labeled a bejezebel for her manipulative ways.

معنی(example):

زنان بی‌گهیبل معمولاً به عنوان فم فتال دیده می‌شوند.

مثال:

Bejezebel women are often seen as femme fatales.

معنی فارسی کلمه bejezebel

: معنی bejezebel به فارسی

زنی با رفتارهای فریبنده و دستکاری‌کننده، مشابه شخصیت تاریخی یزابل.