معنی فارسی bekilted
A2به حالتی اشاره دارد که فردی در لباس سنتی اسکاتلندی به نام کلت پوشیده است.
Dressed in a kilt, traditionally worn in Scotland.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در لباس کلت پوشیدنش خیلی رسمی به نظر میرسید.
مثال:
He looked very formal in his bekilted outfit.
معنی(example):
شخص کلت پوش در مراسم با افتخار ایستاده بود.
مثال:
The bekilted figure stood proudly at the ceremony.
معنی فارسی کلمه bekilted
:
به حالتی اشاره دارد که فردی در لباس سنتی اسکاتلندی به نام کلت پوشیده است.