معنی فارسی beladied

B1

به معنای احساس افتخار و شایستگی نسبت به چیزی.

To take pride in or feel a sense of honor about something.

example
معنی(example):

او در خواب‌هایش به این که هنرمند شود، مفتخر بود.

مثال:

He beladied in his dreams of becoming an artist.

معنی(example):

جامعه با جشنواره‌ها به میراث خود افتخار کرد.

مثال:

The community beladied their heritage through festivals.

معنی فارسی کلمه beladied

: معنی beladied به فارسی

به معنای احساس افتخار و شایستگی نسبت به چیزی.