معنی فارسی beladying
B1بلادی کردن، فعالیتی اجتماعی که توسط زنان برای تعامل و همکاری در جشنها یا رویدادها انجام میشود.
The act of women engaging in community events or gatherings.
- VERB
example
معنی(example):
او از بلادی کردن در رویداد خیریه سالانه لذت میبرد.
مثال:
She enjoys beladying during the annual charity event.
معنی(example):
بلادی کردن میتواند افراد را به هم نزدیکتر کند.
مثال:
Beladying can bring people closer together.
معنی فارسی کلمه beladying
:
بلادی کردن، فعالیتی اجتماعی که توسط زنان برای تعامل و همکاری در جشنها یا رویدادها انجام میشود.