معنی فارسی belatedness

B1

به معنای کیفیت یا وضعیت دیر رسیدن یا تأخیر در عملکرد است.

The state of being late or delayed.

example
معنی(example):

دیر رسیدن او برای ارسال دعوتنامه باعث سردرگمی شد.

مثال:

His belatedness in sending the invitation caused confusion.

معنی(example):

دیر رسیدن هدایا او در فرهنگ ما غیرمنتظره بود.

مثال:

The belatedness of her gifts was unexpected in our culture.

معنی فارسی کلمه belatedness

: معنی belatedness به فارسی

به معنای کیفیت یا وضعیت دیر رسیدن یا تأخیر در عملکرد است.