معنی فارسی belating
B1به معنای عمل دیر انجام دادن یا تأخیر در انجام امری است.
The act of being late in performing an action.
- VERB
example
معنی(example):
دیر بخشیدن عذرخواهیهای شما ممکن است تأثیر بدی بگذارد.
مثال:
Belating your apologies may leave a bad impression.
معنی(example):
آیا دیر ذکر کردن اخبار خوب گاهی بهتر از هرگز اشاره نکردن به آن نیست؟
مثال:
Isn't belating good news sometimes better than never mentioning it?
معنی فارسی کلمه belating
:
به معنای عمل دیر انجام دادن یا تأخیر در انجام امری است.