معنی فارسی belieffulness

B1

کیفیت یا حالت ایمان و باور قوی به چیزی.

The state of being full of belief; strong faith or confidence.

example
معنی(example):

باور قوی او به او کمک کرد تا بر چالش‌ها فائق آید.

مثال:

Her belieffulness helped her overcome challenges.

معنی(example):

باور قوی جامعه باعث تغییرات مثبت شد.

مثال:

The belieffulness of the community brought about positive changes.

معنی فارسی کلمه belieffulness

: معنی belieffulness به فارسی

کیفیت یا حالت ایمان و باور قوی به چیزی.