معنی فارسی believingly

B1

به طور ایمان‌آور، به معنای گوش دادن یا عمل کردن به شیوه‌ای که نشان‌دهنده ایمان یا اعتماد به چیزی است.

In a manner that shows belief or trust.

example
معنی(example):

او با ایمان به داستان او گوش داد.

مثال:

She listened believingly to his story.

معنی(example):

او درباره آینده با ایمان صحبت کرد.

مثال:

He spoke believingly about the future.

معنی فارسی کلمه believingly

: معنی believingly به فارسی

به طور ایمان‌آور، به معنای گوش دادن یا عمل کردن به شیوه‌ای که نشان‌دهنده ایمان یا اعتماد به چیزی است.