معنی فارسی bell the cat
B2عبارتی که به معنای انجام کاری خطرناک یا غیرممکن است، به ویژه برای حل یک مشکل بزرگتر.
An idiom that means to undertake a risky action to solve a larger problem.
- verb
verb
معنی(verb):
To undertake a dangerous action in the service of a group.
example
معنی(example):
آنها میخواستند زنگولهای به گردن گربه بیندازند تا از سایر موشها محافظت کنند.
مثال:
They wanted to bell the cat to save the other mice.
معنی(example):
این داستان درباره چگونگی زنگوله زدن به گربه بدون قرار دادن خود در خطر است.
مثال:
The story is about how to bell the cat without putting yourself in danger.
معنی فارسی کلمه bell the cat
:
عبارتی که به معنای انجام کاری خطرناک یا غیرممکن است، به ویژه برای حل یک مشکل بزرگتر.