معنی فارسی bell tower

B1

ساختمان یا قسمتی از ساختمان که زنگی در آن قرار دارد و معمولاً برای اعلام وقت یا رویدادها استفاده می‌شود.

A structure that houses one or more bells, typically found in churches or town squares.

noun
معنی(noun):

A tower in which a bell (or set of bells) is hung; a belfry.

example
معنی(example):

برج زنگ به صورت ساعت در هر ساعت صدا می‌دهد.

مثال:

The bell tower rings every hour to mark the time.

معنی(example):

ما به سمت بالا رفتیم تا برج زنگ را از نزدیک ببینیم.

مثال:

We climbed up the stairs to see the bell tower up close.

معنی فارسی کلمه bell tower

: معنی bell tower به فارسی

ساختمان یا قسمتی از ساختمان که زنگی در آن قرار دارد و معمولاً برای اعلام وقت یا رویدادها استفاده می‌شود.