معنی فارسی bellon

B1

زنگ یا شیئی که صدا می‌دهد، معمولاً در مکان‌های عمومی استفاده می‌شود.

A bell or object that produces sound, usually used in public places.

example
معنی(example):

زنگ بزرگ در میدان شهر به زیبایی به صدا درآمد.

مثال:

The grand bellon chimed beautifully in the town square.

معنی(example):

آنها دور زنگ جمع شدند تا به آهنگ آن گوش دهند.

مثال:

They gathered around the bellon to listen to its tune.

معنی فارسی کلمه bellon

: معنی bellon به فارسی

زنگ یا شیئی که صدا می‌دهد، معمولاً در مکان‌های عمومی استفاده می‌شود.