معنی فارسی bellowed
B2 /ˈbɛloʊd/صدای بلند و خشن، معمولاً به نشانه عصبانیت یا درخواست توجه.
To shout loudly and angrily.
- verb
verb
معنی(verb):
To make a loud, deep, hollow noise like the roar of an angry bull.
معنی(verb):
To shout in a deep voice.
example
معنی(example):
مربی به بازیکنان دستورات را با صدای بلند فریاد زد.
مثال:
The coach bellowed instructions to the players.
معنی(example):
او وقتی که به بهم ریختگی نگاه کرد در خشم فریاد زد.
مثال:
He bellowed in anger when he saw the mess.
معنی فارسی کلمه bellowed
:
صدای بلند و خشن، معمولاً به نشانه عصبانیت یا درخواست توجه.
