معنی فارسی bellpull

B1

زنگی که برای جلب توجه دیگران یا خدمتکار استفاده می‌شود.

A cord or rope with a bell attached, used for signaling.

example
معنی(example):

زنگ زدن برای فراخوانی کمک استفاده می‌شود.

مثال:

The bellpull is used to summon help.

معنی(example):

او زنگ زدن را کشید تا توجه خدمتکار را جلب کند.

مثال:

She pulled the bellpull to get the servant's attention.

معنی فارسی کلمه bellpull

: معنی bellpull به فارسی

زنگی که برای جلب توجه دیگران یا خدمتکار استفاده می‌شود.