معنی فارسی bemadam

B1

نگران، مضطرب، دچار اضطراب.

Feeling anxious or worried.

example
معنی(example):

دختری که به شدت نگران بود به سرعت راه حلی برای مشکلش پیدا کرد.

مثال:

The bemadam girl quickly found a solution to her problem.

معنی(example):

او زمانی که خبر بد را شنید، نگران به نظر می رسید.

مثال:

He looked bemadam when he heard the bad news.

معنی فارسی کلمه bemadam

: معنی bemadam به فارسی

نگران، مضطرب، دچار اضطراب.