معنی فارسی bemingle

B1

در هم آمیختن، به معنی ترکیب و تعامل با دیگران به طور اجتماعی.

To interact or socialize with others in a friendly manner.

example
معنی(example):

بیایید در مهمانی با هم ملاقات کنیم و با افراد جدید آشنا شویم.

مثال:

Let's bemingle at the party and meet new people.

معنی(example):

ایده این است که در هنگام ناهار با همکاران معاشرت کنیم.

مثال:

The idea is to bemingle with colleagues during lunch.

معنی فارسی کلمه bemingle

: معنی bemingle به فارسی

در هم آمیختن، به معنی ترکیب و تعامل با دیگران به طور اجتماعی.