معنی فارسی bemuddles
B1به حالت گیجی و ابهام رسانیدن.
To confuse or make unclear for multiple people.
- VERB
example
معنی(example):
فیلم گیجکننده تماشاگرانش را گیج میکند.
مثال:
The confusing movie bemuddles its audience.
معنی(example):
این عبارت حتی افراد مسلط به زبان را گیج میکند.
مثال:
This phrase bemuddles even fluent speakers.
معنی فارسی کلمه bemuddles
:
به حالت گیجی و ابهام رسانیدن.