معنی فارسی benaming

B1

بنامینگ، فرآیند تقویت روابط اجتماعی و دوستی‌ها.

The process of strengthening social relationships and friendships.

example
معنی(example):

بنامینگ فرایندی در پیوند اجتماعی است.

مثال:

Benaming is a process in social bonding.

معنی(example):

آنها در جمع خود درباره بنامینگ صحبت کردند.

مثال:

They discussed benaming during their gathering.

معنی فارسی کلمه benaming

: معنی benaming به فارسی

بنامینگ، فرآیند تقویت روابط اجتماعی و دوستی‌ها.