معنی فارسی bench tops
B1چندین سطح بالای میز کار که به طور معمول برای کار در کارگاهها یا آشپزخانهها استفاده میشوند.
Multiple upper flat surfaces of workbenches, often found in kitchens or workshops.
- NOUN
example
معنی(example):
آشپزخانه دارای سطح میز کار مرمری زیبایی است.
مثال:
The kitchen has beautiful marble bench tops.
معنی(example):
مواد مختلفی میتوانند برای سطح میز کار استفاده شوند.
مثال:
Different materials can be used for bench tops.
معنی فارسی کلمه bench tops
:
چندین سطح بالای میز کار که به طور معمول برای کار در کارگاهها یا آشپزخانهها استفاده میشوند.