معنی فارسی benchboard
B1بنچ‌برد، یک صفحه یا تخته است که برای نمایش اطلاعات یا مدل‌های طراحی شده به کار می‌رود.
A flat board used for conducting presentations or displaying information.
- NOUN
example
معنی(example):
معمار از یک بنچ‌برد برای ایجاد مدل استفاده کرد.
مثال:
The architect used a benchboard to create a model.
معنی(example):
این بنچ‌برد در سازماندهی جریان کار کمک می‌کند.
مثال:
This benchboard helps in organizing the workflow.
معنی فارسی کلمه benchboard
:
بنچ‌برد، یک صفحه یا تخته است که برای نمایش اطلاعات یا مدل‌های طراحی شده به کار می‌رود.
