معنی فارسی benchful
B1بنچفول به معنی مقدار یا حجم کامل از چیزی است که بر روی یک نیمکت قرار گرفته است.
A full set or amount of items that can be placed on a bench.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کلاهه از ابزارها تحسینبرانگیز بود.
مثال:
The benchful of tools was impressive.
معنی(example):
او یک کلاهه از کتابها را برای جلسه باشگاه آماده کرده بود.
مثال:
She had a benchful of books ready for the club meeting.
معنی فارسی کلمه benchful
:
بنچفول به معنی مقدار یا حجم کامل از چیزی است که بر روی یک نیمکت قرار گرفته است.