معنی فارسی bendys
B1خمیدگیها یا انحناهایی که در اشیاء، فضاها یا خطوط وجود دارند.
Curves or bends, especially in a pathway or structure.
- NOUN
example
معنی(example):
خمیدگیهای رودخانه، منظره را منحصر به فرد کرد.
مثال:
The bendys of the river made the landscape unique.
معنی(example):
آنها خمیدگیهایی برای بزرگراه جدید طراحی کردند.
مثال:
They designed bendys for the new highway.
معنی فارسی کلمه bendys
:
خمیدگیها یا انحناهایی که در اشیاء، فضاها یا خطوط وجود دارند.