معنی فارسی bene
B1عبارتی به معنای بله که نشاندهندهٔ قبول یا تأیید است.
An expression of acceptance or affirmation.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
قبل از رفتن، او به دوستانش یک بله گفت.
مثال:
She said a bene to her friends before leaving.
معنی(example):
آنها در مورد بلهای که برای ترتیب خود گذاشته بودند، توافق کردند.
مثال:
They agreed on the bene of their arrangement.
معنی فارسی کلمه bene
:
عبارتی به معنای بله که نشاندهندهٔ قبول یا تأیید است.