معنی فارسی beneficium

B1

مزیتی که در یک قرارداد یا توافقنامه برای طرفین وجود دارد.

A benefit or advantage, typically in the context of a contract or agreement.

example
معنی(example):

قرارداد شامل یک مزیت برای هر دو طرف است.

مثال:

The contract includes a beneficium for both parties.

معنی(example):

او از سازمان یک هدیه دریافت کرد.

مثال:

She received a beneficium from the organization.

معنی فارسی کلمه beneficium

: معنی beneficium به فارسی

مزیتی که در یک قرارداد یا توافقنامه برای طرفین وجود دارد.