معنی فارسی beng
B1بنگ، به معنای بینظمی یا شلوغی کوچک، خودمانی و غیررسمی.
A casual term for a small mess or disorder.
- NOUN
example
معنی(example):
بنگ یک اصطلاح بازیگوشانه است که برای توصیف یک بینظمی کوچک استفاده میشود.
مثال:
Beng is a playful term used to describe a small mess.
معنی(example):
بعد از مهمانی، در اتاق نشیمن کمی بنگ بود.
مثال:
After the party, there was a bit of beng in the living room.
معنی فارسی کلمه beng
:
بنگ، به معنای بینظمی یا شلوغی کوچک، خودمانی و غیررسمی.