معنی فارسی benic

B1

نوعی ساختار یا ماده خاص که به‌طور ویژه شناخته می‌شود.

A type of structure or material that is recognized for its uniqueness.

example
معنی(example):

ساختار بِنیک در منظر نمایان بود.

مثال:

The benic structure stood out in the landscape.

معنی(example):

آنها از مواد بِنیک برای ساخت و ساز استفاده کردند.

مثال:

They used benic materials for the construction.

معنی فارسی کلمه benic

: معنی benic به فارسی

نوعی ساختار یا ماده خاص که به‌طور ویژه شناخته می‌شود.