معنی فارسی benightedly
B1به معنای رفتار نادانسته یا بدون آگاهی.
In a manner that shows ignorance or lack of awareness.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور نادانسته به وظیفه نزدیک شد.
مثال:
She approached the task benightedly.
معنی(example):
گروه به طور نادانسته سفرشان را برنامهریزی کرده بودند.
مثال:
The group had benightedly planned their trip.
معنی فارسی کلمه benightedly
:
به معنای رفتار نادانسته یا بدون آگاهی.