معنی فارسی benighten

B1

عملی که در آن فرد یا گروهی به دلیل فقدان دانش دچار نادانی می‌شود.

To make someone ignorant or obscure their understanding.

example
معنی(example):

این تصمیم ممکن است چشم‌اندازهای آنها را نادان کند.

مثال:

The decision may benighten their prospects.

معنی(example):

نادان کردن به معنای مبهم ساختن قضاوت کسی است.

مثال:

To benighten is to obscure someone's judgment.

معنی فارسی کلمه benighten

: معنی benighten به فارسی

عملی که در آن فرد یا گروهی به دلیل فقدان دانش دچار نادانی می‌شود.