معنی فارسی benightmare
B1به معنای کابوس که در آن دنیای تاریک یا ناامیدی غالب است.
A nightmarish experience often characterized by darkness and fear.
- NOUN
example
معنی(example):
او از یک کابوس بنایتی بیدار شد که او را لرزاند.
مثال:
She woke up from a benightmare that left her shaken.
معنی(example):
مفهوم بنایتمر معمولاً به یک خواب ترسناک اشاره دارد.
مثال:
The concept of a benightmare often refers to a fearsome dream.
معنی فارسی کلمه benightmare
:
به معنای کابوس که در آن دنیای تاریک یا ناامیدی غالب است.