معنی فارسی benjamite
B1به اعضای قبیله بنجامین از اسرائیل در کتاب مقدس اشاره دارد.
A member of the tribe of Benjamin, one of the twelve tribes of Israel.
- NOUN
example
معنی(example):
قبیله بنجامیت به خاطر جنگجویان شجاعش در تاریخ باستان شناخته شده است.
مثال:
The benjamite tribe is known for its fierce warriors in ancient history.
معنی(example):
در متون کتاب مقدس، نسل بنجامیت اهمیت زیادی دارد.
مثال:
In biblical texts, the benjamite lineage is significant.
معنی فارسی کلمه benjamite
:
به اعضای قبیله بنجامین از اسرائیل در کتاب مقدس اشاره دارد.