معنی فارسی bensell
B1بنسل، واژهای با جاذبه خاص که ممکن است در نوشتار در برخی موارد به اشتباه نوشته شود.
A term with a unique appeal that might be misspelled in writing.
- OTHER
example
معنی(example):
کلمه بنسل جذابیت خاص خودش را دارد.
مثال:
The word Bensell has its own charm.
معنی(example):
افراد ممکن است نام بنسل را به اشتباه بنسال بنویسند.
مثال:
People might misspell Bensell as Bensal.
معنی فارسی کلمه bensell
:
بنسل، واژهای با جاذبه خاص که ممکن است در نوشتار در برخی موارد به اشتباه نوشته شود.