معنی فارسی bepaint
B1رنگ آمیزی، عمل اضافه کردن رنگ به سطوح مختلف.
The act of applying color to surfaces.
- VERB
example
معنی(example):
برای رنگ آمیزی، باید یک لایه جدید رنگ بزنید.
مثال:
To bepain, one must apply a new coat of color.
معنی(example):
ما برنامهریزی کردهایم که خانه را تابستان آینده رنگ آمیزی کنیم.
مثال:
We plan to bepain the house next summer.
معنی فارسی کلمه bepaint
:
رنگ آمیزی، عمل اضافه کردن رنگ به سطوح مختلف.
