معنی فارسی bepaw

B1

پا زدن به معنای حرکت کردن با پا، گاهی اوقات با هدف بازی و سرگرمی.

To move or play around on its paws, typically referring to an animal.

example
معنی(example):

گربه‌کوچولو تصمیم گرفت بر لبه پنجره پا بزند.

مثال:

The kitten decided to bepaw on the window sill.

معنی(example):

او تماشا کرد که توله‌سگ به دور می‌دود و هیجان‌زده می‌شود.

مثال:

He watched the puppy bepaw around, getting excited.

معنی فارسی کلمه bepaw

: معنی bepaw به فارسی

پا زدن به معنای حرکت کردن با پا، گاهی اوقات با هدف بازی و سرگرمی.