معنی فارسی bepray
B1دعای کردن، خواستن رحمت و برکت برای خود یا دیگران.
To pray on behalf of someone or something; to seek divine intervention.
- VERB
example
معنی(example):
من اغلب برای موفقیت دوستانم دعا میکنم.
مثال:
I often bepray for my friends' success.
معنی(example):
دعا کردن یعنی درخواست برکت.
مثال:
To bepray is to ask for blessings.
معنی فارسی کلمه bepray
:
دعای کردن، خواستن رحمت و برکت برای خود یا دیگران.