معنی فارسی bepuddle
B1آبگرفته شدن، واداشتن به بازی در آبهای کوچکی که بعد از باران به وجود میآید.
To be in a small pool of water, often for fun.
- VERB
example
معنی(example):
بعد از باران، تفریحی است که در پارک آبگرفته شود.
مثال:
After the rain, it’s fun to be puddle in the park.
معنی(example):
کودکان دوست دارند وقتی در آب میپرند به آبگرفته شوند.
مثال:
Children love to be puddle when they jump in water.
معنی فارسی کلمه bepuddle
:
آبگرفته شدن، واداشتن به بازی در آبهای کوچکی که بعد از باران به وجود میآید.