معنی فارسی bepuff
B1پف کردن به معنای پر و بزرگ شدن، به ویژه به دلیل جذب هوا یا گاز، مانند یک بادکنک که پف میکند.
To swell or inflate, typically by introducing air or gas.
- VERB
example
معنی(example):
من دوست دارم که وقتی نفس عمیق میکشم پف کرده باشم.
مثال:
I like to be puffed up when I take a deep breath.
معنی(example):
این شیرینی آنقدر نرم بود که به نظر میرسید پف کرده است.
مثال:
The pastry was so soft, it seemed to be puffed.
معنی فارسی کلمه bepuff
:
پف کردن به معنای پر و بزرگ شدن، به ویژه به دلیل جذب هوا یا گاز، مانند یک بادکنک که پف میکند.