معنی فارسی bepuzzle

B1

پازل به معنای گیج کردن یا سردرگم کردن، به ویژه هنگامی که یک چیزی نامفهوم یا پیچیده است.

To confuse or perplex someone.

example
معنی(example):

معما همچنان برای همه معما است.

مثال:

The mystery continues to be puzzle for everyone.

معنی(example):

کارهای او همیشه مرا متعجب می‌کند.

مثال:

His actions always bepuzzle me.

معنی فارسی کلمه bepuzzle

: معنی bepuzzle به فارسی

پازل به معنای گیج کردن یا سردرگم کردن، به ویژه هنگامی که یک چیزی نامفهوم یا پیچیده است.