معنی فارسی berryless

B1

بدون توت، به معنی عدم وجود توت در مواد غذایی یا دسرها.

Describing something that is without berries, often used in food contexts.

example
معنی(example):

این دسر بدون توت است اما هنوز هم خوشمزه است.

مثال:

This dessert is berryless but still delicious.

معنی(example):

من برای تنوع اسموتی‌های بدون توت را ترجیح می‌دهم.

مثال:

I prefer berryless smoothies for a change.

معنی فارسی کلمه berryless

: معنی berryless به فارسی

بدون توت، به معنی عدم وجود توت در مواد غذایی یا دسرها.