معنی فارسی beshivered
B1لرزیده، حالتی که به دلیل سرما یا ترس باعث لرزش بدن میشود.
The state of having trembled or shaken from cold or fear.
- VERB
example
معنی(example):
بعد از اینکه به هوای سرد بیرون رفتم، لرزیدم.
مثال:
I felt beshivered after stepping out into the cold air.
معنی(example):
او از ترس ناگهانی طوفان لرزید.
مثال:
He was beshivered by the sudden fright from the storm.
معنی فارسی کلمه beshivered
:
لرزیده، حالتی که به دلیل سرما یا ترس باعث لرزش بدن میشود.