معنی فارسی beshod
B1بشدو، به معنای وقوع یا تغییر وضعیت ناگهانی.
To become or turn into a certain state.
- VERB
example
معنی(example):
لحظهای که او متوجه شد، همه چیز بشد.
مثال:
The moment she realized, everything beshod.
معنی(example):
زمانی که خبر منتشر شد، در شهر هرج و مرج بشد.
مثال:
When the news broke, chaos beshod in the city.
معنی فارسی کلمه beshod
:
بشدو، به معنای وقوع یا تغییر وضعیت ناگهانی.